استاد بنان
مردان بزرگ هنر پیش از آن که به تاریخ بپویندند و نامشان آذین کتاب شود به واسطهی نفوذ و تاثیر در جان و روان جامعه در سینه و صفحهی دل مردم نقش میبندند.
در هر دورهای و عصری بسیارند کسانی که شعر میسرایند، پنجه بر ساز می زنند و میخوانند،نقش بر بوم میزنند اما از هزاران هزار چنین، شماری اندک هستند کهدرذهن و خاطره مردم ماندگار میشوند وآدمیان گذشته و حال خود را چون آیینه در آنان میبینند.
از این روی درتاریخ موسیقی آوازی ایران کمتر ایرانی میان سال یا مسن را میتوان یافت که با شنیدن "الهه ناز"، "حالا چرا"، "خزان عشق"، " زهره"، "توای پری کجایی" به یاد خاطرات گذشته نیفتد. "الهه ناز"، " خزان عشق"، "غوغای ستارگان"، "مرغ شباهنگ " و هرکدام از این ترانهها با روح و جان ایرانیان درآمیخته وبرای ارتباط با آنان نیاز به دانستن "نت"، "سولفژ"، "هارمونی"، آکورد و یا هرنوع دانش موسیقی نیست.
برغم تحولات گوناگون سیاسی و تاریخ پرفراز و نشیب کشورمان، که به نوعی در هنر موسیقی تاثیرگذاشتهاند، خوانندگانی در یک قرن اخیر ظهور کردهاند که با اجرای آثار بدیع و ماندگار نام خود را در ذهن مردم جاودان کردهاندو از این میان میتوان به استاد "غلامحسین بنان" اشاره کرد که به حنجره و صدای مخملین آواز ایران شهرت یافت.
بنان در سال ۱۲۹۰در خانوادهای هنرمند در تهران به دنیا آمد. مادرش دختر محمد تقی رکنالدوله، برادر ناصرالدینشاه، ارگ مینواخت،پدرش کریم خان بنان الدوله، فرزند میرزاالله مستوفی از صدایی خوش برخوردار بود و خواهرش نیز نزد "مرتضی نی داوود" تار مینواخت. خانهبنان محل آمد و شد هنرمندان مختلف بود و اولین کسی که به استعداد بنان پیبرد ،مرحوم مرتضی نیداوود بود و از بنانالدوله خواست تا اجازه دهد با غلامحسین موسیقی کار کند.
بدین ترتیب غلامحسین از ۱۱سالگی به فراگیری موسیقی پرداخت بعدها فن تلفیق و طرز ادای شعر را از میرزا طاهر رسایی (ضیاء الذاکرین)آموخت ومدتی هم از "ناصر سیف" کسب فیض کرد. این دو از روحانیون مطلع به موسیقی بودند که سهم بهسزایی در رشد هنری بنان داشتند. صدای بنان بم، کوتاه و دارای حالتی بود که برای ظرافتهای آواز ایرانی بسیار مناسب است.
شادروان "حسین ملاح" در مورد کیفیت صدای بنان مینویسد:ازدیدگاه زیبا شناسی،صوت خوش بنان را میتوان به خطی منحنی تشبیه کرد که عاری از هرگونه زاویه است و شنونده مطلقا زبری ،درشتی و عدم نرمش در آن حس نمیکند.
زندهیاد"روحالله خالقی"مینویسد:صدای بنان بسیار لطیف،شیرین،زیبا وخوش آهنگ است، کوتاه میخواند، ولی در همین کوتاهی ذوق وهنر بسیار نهفته است. غلتها وتحریرهای او چون رشتههای مروارید غلتانی به هم پیوسته و مانند آب روان است.
وی بنان را گوهر گرانبهای موسیقی ایران میداند و میافزاید: من ازصدای بنان مسحور میشوم، لذتی بیپایان میبرم که فوق آن متصور نیست. تصور نمی کنم خوانندهای به ذوق ولطف واستعداد بنان در قدیم داشته باشیم وبه این زودیها هم پیدا کنیم. وی افزود : به طور کل صدای بنان مردانه، پخته، ملیح ویک دست است و در آن لطافتی نهفته است که هر صاحبدلی را به وجد میآورد.
بنان از سوی "علینقی وزیری" و "عبدالعلی وزیری" به خالقی معرفی شد و برای امتحان آواز به رادیو رفت و قطعهای را در سهگاه با ویلن "ابوالحسن صبا" اجرا کرد که تسلطش مورد تایید حاضران قرار گرفت. استاد بنان، با راهاندازی انجمن موسیقی در سال ۱۳۲۳و تاسیس هنرستان موسیقی در سال ۱۳۲۸به فعالیت دراین دو مرکز پرداخت.
درسالهای فعالیت حرفهای بیشتر به شیوه آواز ادیب خوانساری متمایل شد و در ردیف،از استاد صبا تاثیر پذیرفت و سرانجام شیوهو روش خاصی برای خود ابداع کرد. مهارت در تلفیق شعر و موسیقی، انتخاب دستگاه مناسب با شعر و قدرت در انتقال مفاهیم ،از ویژگیهای بارز شیوه آواز استادبنان بود.
او هنگامی شعری را به تغنی میگرفت که تمامی معانی و دقایق آن را درک وآنگاه دستگاه مناسب با آن را انتخاب کرده ومی خواند،لذا تمامی حالات جمله از قبیل استهفام، تمنا، اعتراض، توصیف، شکایت و غیره را بخوبی ادا میکرد.
"شهرام آقاییپور"درکتاب "رویای هستی" مینویسد: بنان هرگز کلام را فدای آواز نکرده و حق شعر را به تمامی ادا میکرد. ریزهکاریهایش درخواندن، همچون ظرافتهای مینیاتوری است که در تابلوهای آوازش جلوه میکند. وی میافزاید:بنان در مرکبخوانی نیز بسیار توانا بود و تا آنجا که این گونه آثارش حالت مصنوعی وآزاردهنده به خود نمیگرفت و مدولاسیونهای او برای گوش طبیعی جلوه میکرد.
پساز شروع برنامه گلها در سال ۱۳۳۴دومین برنامه با صدای بنان با غزل "من مست و تو دیوانه،مارا که برد خانه"اجرا شد واز آن پس پای ثابت این گونه برنامهها شد. در سال ۱۳۳۶دراثرتصادف اتومبیل چشم راست خود را از دست دادواز آن پس از عینگ دودی استفاده میکرد.
در کارنامه هنری بنان ۳۵۰اثر به ثبت رسیده که در برنامههای موسیقی ایرانی ،گلهای جاویدان،گلهای رنگارنگ،گلهای صحرایی،گلهای تازه اجرا شده است. او به اجرای ترانه تمایل نداشت وبیشتر آواز خواندن را دوست داشت اما به تشویق خالقی کم کم به تصنیف و قطعات ضربی روی آورد.
از آثار استادبنان میتوان به "آتشین لاله"، "آتش جاودان" "حالاچرا"، "از یاد رفته"، "اشک وآه"، "امیدزندگانی"، "ای ایران"، "بهار دلنشین"، "بوی جوی مولیان"، "کاروان"، "گریه شمع" یاد کرد.
شادروان غلامحسین بیان در هشتم اسفند ۱۳۶۴درپی یک دوره بیماری درگذشت و در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.